آهنگ یاسر بینام به نام چشم بسته
آهنگ جدید یاسر بینام به نام چشم بسته + متن آهنگ و پخش آنلاین
یاسر بینام – چشم بسته
Yaser Binam New Song Called Cheshm Basteh
اینستاگرام یاسر بینام
لینک کوتاه
آهنگ جدید یاسر بینام به نام چشم بسته + متن آهنگ و پخش آنلاین
یاسر بینام – چشم بسته
Yaser Binam New Song Called Cheshm Basteh
به اون که که چشماشو بسته نمیشه ماهو نشون داد یاسر بینام روزی صد بار خودمو لعنت کردم واسه روزایی که نمیتونن برگردن من صاف بودنو تقدیر کج رفت خواست با خودم درگیرتر شم باز خودمو لعنت کردم واسه روزایِ خوبی که از دستم رفت سوار بود همیشه به عقلم قلبم نفهمیدم با خودم چند چندم من واسه حرفایی که زدم واسه تک تک اخم های پدرم غروری که گفت دلی بشکونم یا هر چی که تو دنیا باعثش بودم آره من بد کردم به خودم بیشتر از قبل دنیا برام کادو پیچ میکرد هی میدیدم بیشتر غرقم خواستم با هیچکی دشمن نباشم بمونن آدما کلا برا من هر کیم از خودم بهتر میدیدم سعی کردم باهاشون جفت شم برابر گم شدم توو مستی ها هر شب نمی خواستم جلو هر سگی خم شم دنبال یه لات سر بالا لابه لای این پِیکا میگشتم هی زدم هی زدم شاید دنیا کنه بام شکل عوض ولی یه جوری همه راه رو بستن انگار همه تلخیا ها باما رِل زدن این دنیا یه شهر تیره بود توی این شهر یه مرد نیمه جون که تو دستاش یه قلبه شیشه بود ساکت موند تو هر قفس یه روز و مجبور شد بخنده پیش رو تا پشت به نور چه رنگی میشه موند این دنیا یه شهر تیره بود توی این شهر یه مرد نیمه جون که تو دستاش یه قلبه شیشه بود ساکت موند تو هر قفس یه روز و مجبور شد بخنده پیش رو تا پشت به نور چه رنگی میشه موند متن آهنگ چشم بسته یاسر بینام همه راه ها رو تنهایی رفتم لخت میگشتم تو سرمای هر شب خورد شدم و لبخند زدم تا هیشکی نفهمه تو موضعِ ضَعفم یهو دیدم اوضام سرپا نیست دیدم خودمو خیلی آوردم پایین میدونستم لشکرم تنهایی ولی میشمردم بینم چند تاییم فهمیدم آدما چقدر آشغالن و من به این آشغالا چقد باج دادم هی میگفتم چت شده پسر شل کردن یعنی تو رو خودت وایستادن نتونستم ببخشم پُرمو هی میخوردم هر روز خودمو که لعنت به منی که پیاده راه میره اگه هر کی بتونه واسم قیافه بگیره اه چقدر نا امید کننده غیرِ خودت کنه از زمین بلدت منو یه شهر باورم داشتن و دست جمعی نا امید شدن بهم هر کی از هر طرف صدام میزد که بستست هر طرف که راهی هست دست به دست میشدم مث هرزه ها خدا لبخند نمیزد نگام میکرد گفت با بنده هام دست نده برو جلو خودم هستمت گفتم میدونی کسی نی هم تیمم ولی خودت باشی بَسمه این دنیا یه شهر تیره بود توی این شهر یه مرد نیمه جون که تو دستاش یه قلب شیشه بود ساکت موند تو هر قفس یه روزم مجبور شد بخنده پیش رو تا پشت به نور چه رنگی میشه موند این دنیا یه شهر تیره بود توی این شهر یه مرد نیمه جون که تو دستاش یه قلب شیشه بود ساکت موند تو هر قفس یه روزم مجبور شد بخنده پیش رو تا پشت به نور چه رنگی میشه موند ارنجمنت وحید فرج زاد
1- تنها دیدگاه هایی که با زبان فارسی نوشته شوند منتشر خواهند شد.
2- دیدگاه هایی که خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران باشند، تائید نخواهند شد.
3- از نوشتن دیدگاه هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند خودداری کنید.